
هنوز مشخص نیست چه کسانی کاندیدای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ خواهند شد؛ اما آنچه مشخص است هر فردی که کاندیدا شود باید موضعش راجع به مطالبات و دغدغههای جامعه را روشن سازد.
دیدارنیوز ـ امیر دبیریمهر*: با وجودی که زمان زیادی تا ثبتنام تا دور سیزدهم انتخابات ریاست جمهوری و برگزاری این انتخابات وجود ندارد هنوز معلوم نیست چه کسانی و کدام جریانها برای حضور در ساختمان سفید پاستور برنامه و عزم و اراده دارند؟ آنقدر فضای انتخاباتی سوت و کور هست که خودنمایی و شوافهای برخی نامزدهای احتمالی در فضای مجازی هم نتوانسته یخ فضای سیاسی را باز کند. حرفها و شعارهایی که مطرح میشود کاملا تکراری و کلیشهای است و با نیازها و واقعیات جامعه ایرانی سازگار نیست. علیرغم توسعه شبکههای اجتماعی و رسانهها از نظر مطالبهگری و ارایه راهکار در دایره معیوبی از تعارفهای سیاسی قرار گرفتیم و سکوتهای بلاوجه درباره مسایل و مشکلات اصلی کشور نه تنها مصلحت کشور و نظام را تامین نمیکند بلکه به آنها جامه بحران میپوشاند. به عبارت دیگر حرفها و شعارها بیشتر برای فرار از واقعیات و پرسشهای واقعی در ذهن مردم است؛ و استمرار این وضع به کاهش اعتماد عمومی و پایین آمدن مشارکت شهروندان و در نهایت کاهش مشروعیت سیاسی منجر میشود که مطلوب هیچ شهروند انقلابی، ایران دوست و توسعه طلبی نیست. بدین منظور در این نوشتار چند سوال و مساله اصلی و بنیادین را که هر نامزد انتخاباتی باید برای آن پاسخ و نظر روشنی داشته باشد مطرح میکنم. امید که رجال محترم سیاسی و ستادها و مشاورین آنها و دیگر صاحب نظران و تصمیم سازان و تصمیم گیران در کشور بدون ترس و واهمه و محافظه کاری و ملاحظههای منفعت طلبانه؛ بلکه از سر عزم و تعهد و کشوردوستی کمی به آن بیندیشند و برای آن پاسخی ارایه دهند. بدیهی است این پرسش و پاسخها اگر دلسوزانه و کارشناسی و منصفانه باشد میتواند به آغاز گفتگویی ملی درباره حکمرانی در ایران تبدیل شود.
لازم به ذکر است طرح این پرسشها بدون هیچ پیش داوری انجام شده و پرسشگر در طرح این پرسشها موضعی در مقام تایید یا انکار آنها ندارد. هرچند بهعنوان یک پژوهشگر به نظرات موافقین و مخالفین آگاهی داشته و در خصوص آنها نظراتی هم دارم، اما تشخیص من این است که مسایل اصلی کشور ایران در زمانه حاضر در نوع مواجهه با این پرسشها قابل شناخت و چاره جویی است و این مهم نیازمند گفتگوست و طبیعتا گفتگو نیز با پرسش مطرح میشود. کاملا طبیعی است برخی افراد کمتر مطلع یا محافظه کار از طرح این پرسشها آزرده خاطر میشوند و آن را مصداق فضولی و دخالت در کار بزرگان و صاحبان عالیه قدرت میدانند، اما واقعیت این است که منافع ملی و مصلحت عمومی از هر ملاحظهای بالاتر و ارزشمندتر و اخلاقیتر است و اگر سرنوشت کشور و ایرانیان و ثبات و امنیت و نظم کشور برای همه ما مهم است باید بجای پیش داوری به رونق این گفتگوها و ارایه پاسخهای درخور بیندیشیم. گذشته از این امثال ما که بیش از سه دهه از عمرمان را در مطالعه و پژوهش در حوزه علم سیاست و حکمرانی گذراندهایم و قلبی مملو از عشق و تعهد به کشور و مردم داریم شرعا و اخلاقا نمیتوانیم از طرح این مباحث اجتناب کنیم بلکه آن را وظیفه ملی و دینی و انقلابی خود میدانیم.
مهمترین پرسشها و مسایل اصلی در حوزههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و مدیریتی و حقوقی ایران بدون رعایت تقدم و تاخر که باید به آنها پاسخهای قانع کننده داد و اجماع نسبی بین خبرگان و نخبگان درباره آنها ایجاد کرد عبارتند از:
۱. برای رفع تحریمهای کمر شکن و عادی سازی حضور ایران در عرصه بینالمللی چه کاری میتوان کرد تا ایران هم مثل دیگر کشورهای معمولی و متوسط جهان مانند تایوان، مغولستان، ازبکستان و پرو و نیجریه و تانزانیا یک کشور عادی در صحنه جهانی باشد و شهروندان و شرکتها برای مبادلات مالی و تجاری و ضروری با هفت خوان موانع حقوقی و سیاسی و تبلیغاتی مواجه نباشند؟ کدام گزینه خردمندانهتر است رفع علل ایجاد تحریمها، دور زدن تحریمها یا بی اثر کردن تحریمها
۲. برای اینکه ایرانیان بتوانند بدون ویزا دست کم به ۵۰ کشور جهان بویژه کشورهای اسلامی و همسایه برای تجارت و گردشگری سفر کنند چه ایده و برنامهای دارید؟ چرا باید سفر ایرانیان به اقصی نقاط جهان بهعنوان یک گزینه لوکس و دور از دسترس و با سختی و بوروکراسی و هزینههای مازاد باشد؟ و چرا باید میزان و حجم مراودات و ارتباطات ایرانیان با جهان به دلایل اقتصادی و برخی رویکردهای امنیتی تهدید محور؛ محدود باشد؟
۳. دوران خدمت سربازی در وضعیت کنونی چه معایب و مزایایی دارد؟ و آیا راهکار بهتری برای تجهیز نیروهای مسلح با کادر حرفهای و بهرهمندی از توانایی جوانان در دیگر بخشهای غیر نظامی نیست؟ آیا با سربازی اجباری موافقید و ادامه این روند را به نفع کشور میدانید؟
۴. مدیریت امور در کشور بیشتر از آنکه متکی بر دانش و تخصص و تجربههای جهانی و معطوف به نتایج باشد مبتنی بر هم فکری و ارادت و حامی پروری و باندبازی و قبیله پرستی است. آیا با ادامه این روند میتوان به رشد و توسعه و پیشرفت رسید؟ و چگونه میتوان نحوه مدیریت در کشور را متحول کرد؟ ایدئولوژی و تعهد در سازمان و ساختار مدیریت کشور دقیقا به چه معناست؟ آیا در فرایند انتصابات و جذب گزینش مهمتر است یا نظارت؟
۵. برای احیای پول ملی و بالا بردن ارزش آن در برابر ارزهای خارجی بهویژه دلار چه راهکارهای غیر اقتصادی و بین رشتهای دارید؟ زیرا میدانیم بی ارزش شدن پول ملی صرفا یک امر اقتصادی نیست؟ و وضع کنونی غیر از کاهش قدرت خرید؛ بیشتر موجب ذلت و خفت ایرانیان شده که مثلا برای خرید یک بازی کامپیوتری یا لب تاپ برای بچههای ایرانی باید بالغ بر ۱۰ میلیون تومان پرداخت کرد. دردناک بودن این شرایط زمانی مشخص میشود که میدانیم متوسط حداقل حقوق کارگران دو میلیون و هفتصد هزار تومان است.
۶. برای رونق کسب و کار و حذف موانع دست و پاگیر دولتی و حاکمیتی مانند ضرورت اخذ انواع مجوزها از شهرداری، بهداشت و اماکن ناجا و اتحادیههای صنفی و صمت و... چه راهکاری دارید با توجه اینکه بسیاری از این مجوزها در واقع امر دکانی و محل کسبی برای صادر کنندگان مجوزهاست؟ نه رعایت استانداردها!
۷. برای عبور کشور از "وضع حساس کنونی" چه راهبردی دارید تا وضع کشور از موقعیت امنیتی و نظامی به موقعیت فرهنگی و تمدنی عبور کند؟ و تهدیدها و دشمنیها به فرصتها و همکاریها تبدیل شود؟ و تعامل سازنده به ستیزهای هزینه ساز تبدیل شود؟ آیا قبول دارید مهمترین دولتهای بدخواه ایران مایل هستند کشور در وضع حساس کنونی باشد تا بیشتر از آنکه به توسعه و پیشرفت بیندیشیم به فکر تامین امنیت باشیم؟ اینجا اهمیت امنیت بهعنوان پیش شرط توسعه مفروض گرفته شده و نقد ما متوجه امنیتی دیدن همه امور است.
۸. موضع مشخص و دقیق شما برای رفع فیلترینگ سلیقهای و ارسال پارازیتهای مضر به سلامتی مردم چیست؟ چرا ایران باید جزو معدود کشورهای جهان باشد که در آن یوتیوب و فیسبوک و توییتر فیلتر است؟ آیا سیاست فیلترینگ و ارسال پارازیت از محل بودجه عمومی را به نفع سلامت اخلاقی و روانی و امنیت عمومی میدانید؟ اگر مخالف هستید چگونه میتوانید آن را رفع کنید؟ اگر رفع فیلترینگ صورت پذیرد چه تدبیری برای مسئولیت اخلاقی دولت در قبال شهروندان بهویژه کودکان دارید؟
۹. برای شفاف و کارآمد کردن نظام مالیاتی به گونهای که سه دهک اول جامعه که قشر آسیب پذیر یا همان مستضعف سابق هستند از هرگونه مالیات معاف باشند و دهکهای بالا به میزان درآمدشان مالیاتی در حد ۶۰ درصد درآمد بدهند چه برنامهای دارید؟ به گونهای که نیازهای اساسی و بنیادین همه شهروندان ایرانی تامین شود و فقر مطلق در ایران ریشه کن شود. آیا فرد و نهاد و دستگاهی اعم از بخش دولتی و خصوصی و عمومی حق دارد به هر بهانهای از پرداخت مالیات معاف باشد یا فرار مالیاتی کند یا میزان مالیات آن شفاف و علنی نباشد؟
۱۰. برای آموزش و پرورش رایگان بهویژه در مناطق روستایی و شهرهای محروم و تامین حداقل امکانات آموزشی و پرورشی برای کودکان این کشور چه برنامهای دارید و هزینههای هنگفت آن را از کجا تامین خواهید کرد؟ تا شکاف آموزشی در کشور ترمیم شود. در مقام انتخاب حاضر هستید کدام هزینههای غیر ضروری در کشور را حذف و به حوزه آموزش و پرورش تخصیص دهید؟
۱۱. آیا برای حذف کنکور و کوتاه کردن دست مافیای کنکور برنامه و عزمی دارید به گونهای که ورود به دانشگاه آسان، اما تحصیل و فارغ التحصیلی فقط برای شایستگان و علاقمندان ممکن باشد؟ و دانشگاههای ما از بلای کمیت زدگی و مدرک گرایی، رها و به زینت کیفیت گرایی و دانشمند و پژوهشگر پروری مزین شوند؟ بجای ارایه آمار از تعداد مقالات علمی که معیار مهمی در پیشرفت نیست به این پاسخ دهیم که دانشگاه و علم در فرایند تصمیم سازی و تصمیم گیریها کجا قرار دارد؟
۱۲. نظرتان درباره شبهه توسعه کاریکاتوری در ایران چیست بدین گونه که هر روز گفته میشود کشور در ساخت پهباد و موشک و نانو و انرژی هستهای پیشرفتهای خیره کننده داشته، اما در بازار لوازم یدکی خودروهای بی کیفیت وابسته به قطعات خارجی هستیم و حتی پیچ و مهره و بیل و کلنگ از چین وارد میکنیم؟ اگر نگاه دیگری دارید و این پرسش را معیوب و غیر واقعی میدانید توضیح دهید؟ مردم میپرسند چگونه اینقدر پیشرفت کردیم، اما نمیتوانیم خودروی با کیفیت و ارزان به مردم بدهیم. برای مثال با وجود هزینههای چند میلیارد دلاری در حوزه هستهای هنوز با معضل کمبود برق و حتی خاموشی معابر عمومی مواجه هستیم. آیا اطلاع عموم مردم از واقعیتها کم است یا واقعیتها آنگونه نیست که تبلیغ میشود؟
۱۳. برای تامین مسکن حداقلی برای مردم ایران و کوتاه کردن دست مافیای ملک و مسکن و سوداگران بویژه در بخشهای وابسته به قدرت از این بازار، چه برنامهای دارید که داشتن سرپناه حداقلی از آرزوی دست نیافتنی به یک امر عادی برای مردم ایران تبدیل شود؟ چرا حاکمیت مانند بسیاری از کشورها به انبوه سازی مسکن کوچک اجتماعی با اجارههای اندک، اما بلند مدت روی نمیآورد و از سرمایههای خارجی در این بخش استفاده نمیکند؟ آیا درست است که اگر چنین کند ارزش زمین و ملک کاهش یافته و بزرگترین منبع سرمایه دولت یعنی زمین و ملک و ساختمان کم ارزش میشود و به همین دلیل اقدامی نمیکند؟ اصطلاحا دولت در مساله زمین و ملک دچار تزاحم منافع خود و مردم شده است.
۱۴. در خصوص ورود و دخالت نظامیها تحت هر عنوان و توجیحی در سیاست و فرهنگ و اقتصاد و رسانه چه نظری دارید؟ موافق یا مخالف هستید و در هر دو صورت برای اعمال نظرتان چه برنامهای دارید؟ آیا نهادهای نظامی حق دارند از پولی که از محل مالیات مردم برای تامین امنیت ملی به آنها اختصاص یافته برای فعالیتهای سیاسی و جناحی استفاده کنند؟ اساسا چنین مسالهای وجود دارد یا صرفا تهمتی برای تضعیف نهادهای نظامی است یا این دست اقدامات توجیه و منطق موجه دارد؟ از سوی دیگر آیا میتوان شهروندان را بخاطر داشتن سابقه نظامی از ورود به عرصه سیاست منع کرد؟
۱۵. با توجه به اینکه گفته میشود و مشاهدات هم نشان میدهد که امکانات کشور پاسخگوی جمعیت موجود نیست و کمیابی در همه بخشها مانند شبکه حمل و نقل عمومی و مسکن و اماکن آموزشی و ورزشی و تفریحی و حتی مایحتاج عمومی مثل گوشت و مرغ محسوس است سیاست افزایش و ازدیاد جمعیت را چگونه میتوان اجرا و عملیاتی کرد بهویژه که سیاست افزایش جمعیت دستوری و لازم الاجراست؟ وجه کمی جمعیت مهمتر است یا وجه کیفی آن؟
۱۶. موضع شما در قبال حل معضل تاریخی و پرهزینه خصومت و درگیری با آمریکا و برخی کشورهای اروپایی چیست و تا کی میخواهیم در قامت امریکا ستیزی به مسیر موجود ادامه دهیم؟ و حتی گاهی به ارتجاع باج دهیم. ایستادگی در برابر امریکا چه فواید و هزینههایی برای کشور داشته؟ اگر این سیاست را صحیح میدانید چه راهی برای تببین آن برای مخالفین دارید؟ آیا رفراندوم در این مساله راهگشاست یا رفراندوم را اقدامی پوپولیستی برای هموار کردن ایده غربگراها میدانید؟
۱۷. در شرایطی که برای برخی امور بسیار ضروری مثل بیمه و درمان رایگان اقشار مستضعف و تامین برخی زیرساختهای ضروری با کمبود اعتبارات و منابع و بودجه مواجه هستیم چه ضرورتی دارد دهها و صدها نهاد به اصطلاح فرهنگی و تبلیغی و دینی از بیت المال بودجه دریافت کنند؟ آیا شما قدرت و توان حذف این بودجهها را دارید؟ آیا ضرورتی دارد حوزههای علمیه و نهادهای مذهبی از دولت کمکهای مالی دریافت کنند؟ این مساله منجر به دولتی شدن دین نخواهد شد؟ یا این حمایتها را لازمه حکومت دینی میدانید
۱۸. فرق حکومت دینی و غیر دینی را در چه حوزههای مشخص و معینی میدانید؟ آیا حکومت برای اجرای احکام دین باید بکار گرفته شود یا دین میتواند پشتوانه اقتدار حکومت شود؟ آیا به نظر شما به درست یا غلط ضعفهای حکومت به حساب دین گذاشته نخواهد شد؟
۱۹. موضع شما در خصوص نظارت استصوابی شورای نگهبان به معنای شفاف نبودن معیارهای تعیین صلاحیت داوطلبان ورود به عرصه تصمیم گیری کشور و پاسخگو نبودن این شورا به رد صلاحیت شدگان چیست؟ با روند کنونی موافق هستید یا مخالف؟ برای شایسته گزینی حاکمان چه ساختار جایگزینی مد نظرتان است؟
۲۰. نظر شما با انتقال قدرت از نسل اول انقلاب به نسل سوم و چهارم چیست؟ چرا با وجود تربیت این همه جوان متخصص و متعهد در کشور هنوز پیرمردهای نود ساله تصدی حساسترین مصادر کشور را برعهده داشته و حتی برخی از آنها همزمان چندین مسئولیت خطیر را برعهده دارند و شامل قانون بازنشستگی هم نمیشوند؟ این معضل در همه جناحها هم وجود دارد؟ چه راه حلی برای این مساله دارید؟ آیا مشکل در ساختارهاست یا احیانا جاه طلبی و قدرت پرستی برخی؟ برای جابجایی قدرت بین نسلها باید چه کرد
۲۱. آیا امکان شفافیت در درآمدها و هزینههای همه نهادهای برخوردار از بودجه عمومی وجود دارد به گونهای که هر ایرانی بتواند با مراجعه به درگاه اینترنتی نهادها و ادارات و سازمانها در فضای مجازی و بطور دقیق ببینید این دستگاه چقدر بودجه دارد و چگونه آن را هزینه میکند؟ مدیران و مسئولان کشور در هر سطحی چقدر حقوق و مزایا میگیرند و از چه امکانات عمومی بهرهمند هستند؟
۲۲. آیا برای بازگشت و تردد ایرانیان خارج از کشور به ایران فکر کردهاید تا موانع و تهدیدهای احتمالی و سلیقهای رفع شود و همه ایرانیان اعم از هنرمندان و سرمایه داران و کارآفرینان و روشنفکران و روزنامه نگاران بدون هیچ دغدغهای بتوانند به کشور باز گردند و تردد کنند؟ چه دلیلی دارد ۵ میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی کنند و خود را مهاجر همیشگی بنامند؟ چرا باید این حجم میل و رغبت برای مهاجرت در کشور وجود داشته باشد بویژه در قشر تحصیل کرده و متخصص؟ مشکل از درون است یا جاذبه بیرون یا دلیل دیگری وجود دارد؟
۲۳. آیا با توجه به گذشت ۴۲ سال از انقلاب اسلامی و بروز ظهور بن بستهای حقوقی و قانونی جدی نیازی به اصلاح قانون اساسی نمیبینید؟ به گونهای که حد و مرزهای مسئولیتها و اختیارات همه ارکان قدرت در کشور کاملا شفاف شود و جلو مداخلات و تداخلهای غیر ضرور گرفته شود؟ اساسا باور دارید که بین مسئولیتها و اختیارات ارکان قدرت در ایران تناسب وجود ندارد یا دست کم این تناسب از بین رفته است؟ آیا حاضر هستید به برخی سیاستهای غلط و ناکارآمد اعتراف کرده و بابت آن از مردم عذرخواهی کنید
۲۴. موضع شما در قبال موسیقی و نمایش ادوات موسیقی و خوانندگی زنان و ترویج و اشاعه موسیقی بطور مشخص چیست؟ با توجه به مغایرت نظر برخی فقها با خواست و مطالبه و نیاز اکثریت جامعه چگونه میتوان از موضع مصلحت و حاکمیت از این گذرگاه عبور کرد؟ اساسا حد و مرز دخالت حکومت در حوزه فرهنگ و هنر و ممیزی را تا کجا میدانید؟ رابطه آزادی مدنی و مسئولیت اخلاقی چگونه است؟
۲۵. نظر شما در قبال رفتارهای به اصطلاح خودجوش زیان بار مانند حمله به سفارت عربستان یاخطای انسانی نابخشودنی سرنگونی هواپیمای اوکراینی چیست؟
۲۶. آیا میتوانید مانع از بازخواست و احضار و محاکمه شهروندان صرفا بخاطر داشتن عقاید خاص سیاسی و مذهبی شوید؟ به نظر شما دولت و حکومت اساسا حق دارد تحت عنوان امنیت ملی و جلوگیری از تضعیف نظم و امنیت کشور تفتیش عقاید سیاسی و مذهبی کند؟ چارچوب قانونی تصمیم و رفتارهای نهادهای امنیتی و قضایی چگونه است و چگونه باید از آن صیانت کرد؟ تا حقی تضییع نشود؟ و نظام قضایی به نظام مطلوب علوی نزدیک شود.
۲۷. موضع شما در قبال حضور و کنش ایران در کشورهای ثالث تحت عنوان مقاومت اسلامی چیست؟ آیا این حضور ضروری است و کشاندن جبهه مقابله با دشمن در خارج از مرزهاست یا نوعی استمرار سیاست توسعه و گسترش انقلاب اسلامی از طریق نهضتهای آزادی بخش؟ آیا امکان برگزاری رفراندوم در این موضوعات را دارید؟ با آن موافق هستید؟
۲۸. بهر حال بخش قابل توجهی از جامعه ایرانی سنتی و متدین و علاقمند به ارزشهای انقلاب اسلامی هستند و نمیتوان تحت عنوان اصلاحات و پیشرفت و پیوستن به جامعه جهانی دغدغههای آنها را نادیده گرفت؟ برای همراه کردن همه اقشار و گروهها با سلایق مختلف در تصمیمهای بزرگ ملی چه مدلی دارید؟
۲۹. برای تامین نظر و منافع و حساسیتهای قومی در کشور چه برنامهای دارید تا اقوام مختلف حس بیگانگی و در حاشیه ماندگی نداشته و خود را در همه تصمیم گیریها شریک و سهیم بدانند و هر گونه واگرایی بالقوه به واگرایی بالفعل تبدیل شود؟
۳۰. موضع شما در قبال آزادیهای اجتماعی مانند حجاب چیست؟ آیا با حجاب اجباری یا قانونی موافق هستید؟ آیا میتوان حد و مرزی برای حجاب عرفی تعیین کرد؟ موضع دولت در این خصوص چه باید باشد؟ اگر قبول دارید بخشی از جامعه ولو اندک با حجاب اجباری مخالف است و بی حجابی را ابراز مخالفت سیاسی و اجتماعی کرده برای حل این واگرایی فرهنگی و اعتقادی باید چه کرد؟ رویه موجود را کارآمد و مناسب میدانید؟
۳۱. وجود انحصار رسانهای در شرایط کنونی ایران لازم است یا خیر؟ آیا با وجود رسانههای صوتی و تصویری مستقل غیر دولتی در کنار صداو سیمای جمهوری اسلامی موافق هستید و میخواهید و میتوانید برای ایجاد آن اقدامی انجام دهید؟ آیا برای حکومت حق تعطیلی رسانه و مطبوعات را قایل هستید؟ به عبارت دیگر به حکمرانی در حوزه رسانهای قایل هستید یا رگولاتوریهای برآمده از اجماع نخبگانی را کافی میدانید؟
۳۲. آیا برای تمرکز زدایی از مدیریت در کشور با محوریت تهران تدبیری دارید؟ تحقیقات موثق نشان میدهد مهمترین دلیل توسعه نیافتگی در کشور در سالهای قبل و بعد از انقلاب همین تمرکز گرایی و سهم خواهی مناطق و اقوام و باندها از منابع عمومی بوده است مثلا اصفهانیها و تبریزیها و مشهدیها و کرمانیها بواسطه حضور قدرتمندی که در ساختار حاکمیت داشتند توانستهاند منابع و اعتبارات بیشتری را از منابع عمومی به مناطق خود اختصاص دهند و این مساله منجر به بی توازنی در توسعه کشور شده است. راه حل شما برای توزیع عادلانهتر منابع در گستره جغرافیایی ایران چیست؟
۳۳. برای کاهش شکاف طبقاتی و کاهش ضریب جینی به گونهای که هم حداقلهای زیستی و معیشتی برای همگان فراهم باشد و هم انگیزه تولید ثروت و رشد در دیگران باقی بماند چه مدل و الگویی از عدالت اجتماعی را مطالعه کرده و برگزیدهاید؟
۳۴. برخی معتقدند نهادهای زیر نظر رهبری منجر به شکل گیری دولت موازی در جمهوری اسلامی شده است؟ یعنی متناظر با همه وزارتخانهها و سازمانهای دولتی بطور موازی نهادهایی وجود دارد که تداخل وظایف و اختیارت این نهادها در نهایت به نفع مردم نیست؟ آیا شما با این نظر موافقید یا آن را صرفا تهمتی برای شانه خالی کردن از مسئولیتهای دولت میدانید؟ آیا وجود نهادهای برآمده از انقلاب در حوزههای فرهنگی و اقتصادی و نظامی و. مانند ستاد اجرایی فرمان امام؛ کمیته امداد؛ سازمان تبلیغات اسلامی و ... را ضروری و مفید میدانید یا به نظر ما نیازمند بازسازی نهادی و ساختاری در کشور هستیم.
۳۵. دایره اختیارات رییس جمهور را تا کجا میدانید؟ رییس جمهور یک تدارکاتچی است یا در واقع امر رییس "جمهوری اسلامی ایران" است؟ برخی معتقدند میزان استفاده از این مقام به جربزه و توانایی هر فردی باز میگردد که در این مقام قرار گرفته است؟ به عبارت دیگر با وجود، ولی فقیه و اختیارات قانونی او که در قانون اساسی تصریح شده، رییس جمهوری میتواند نماینده جمهور ملت باشد؟ و تضادی بین این دو نهاد وجود ندارد؟
۳۶. با توجه به وجود گرایشهای تجزیه طلب و اختلاف افکن در کشور و اپوزیسیون برانداز در خارج از کشور و حتی مخالفین تروریست جمهوری اسلامی ایا می توان از گفتگوی ملی برای سازندگی وتوسعه ایران با حضور همه گروهها و احزاب و گرایشهای ملتزم به قانون اساسی و تمامیت ارضی کشور سخن گفت؟
۳۷. چرا در کشور اعتراضهای صنفی و اجتماعی عملا به رسمیت شناخته نشده و هر گونه تجمع و شعار و اعتراضی به غلط اقدام براندازانه تلقی میشود؟ برای ساماندهی این امر چه برنامهای دارید که هر اعتراضی بی جهت رویارویی مردم و نظام سیاسی تلقی نشود؟ و حوادثی مانند آبان ۹۸ تکرار نشود، زیرا میدانیم منشا آن اعتراض اصلا و ابدا سیاسی نبود و ریشه معیشتی و اقتصادی داشت.
در انتها لازم است یادآوری شود پرسشهای بنیادین مربوط به حکمرانی در ایران محدود به موارد مذکور نیست، اما تامل و پاسخ به آنها از جانب نامزدهای احتمالی ریاست جمهوری و دیگر کنش گران سیاسی و تصمیم سازان و تصمیم گیران میتواند نقطه آغاز مبارکی برای گفتگوی ملی باشد. امید است چنین شود.
*پژوهشگر علوم سیاسی